نکته اول این که؛ آمریکا تقریبا از سال 1995 فهرست تروریسم را ارائه کرد و حزب الله را در فهرست تروریسم قرار داد. حزب الله و نیز برخی از شخصیت های آن، از اوایل دهه نود قرن گذشته در فهرست تروریسم است. آمریکا در طول چند دهه تلاش کردند با استفاده از جایگاه خود در جهان، این موضوع (تروریستی بودن حزب الله) را به نهادهای بین المللی و کشورهای جهان تحمیل کنند و بقبولانند اما به علل مختلف نتوانستند، به همین سبب تروریستی دانستن حزب الله در سازمان ملل پذیرفته نشده است و هیچ قطعنامه ای در این خصوص وجود ندارد و حتی اتحادیه اروپا نیز در سال های اخیر شاخه نظامی (حزب الله) را در فهرست تروریسم قرار داد. روسیه، چین و برخی کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت حزب الله را تروریستی نمی دانند و بسیاری از کشورهای جهان حزب الله را سازمانی تروریستی به شمار نمی آورند و از نظر ملت های جهان ما یک سازمان تروریستی نیستیم. به هر حال آمریکا و اسرائیل به رغم تلاش های خود در دهه های گذشته، نتوانسته اند عنوان تروریستی بودن ما (حزب الله) را تثبیت کنند و جهانیان را به تعامل با ما به عنوان یک سازمان تروریستی سوق دهند. البته این بدان معنا نیست که آنها ناامید شده اند بلکه به این تلاش ها ادامه می دهند. آمریکا اخیرا به شیوه ای دیگر روی آورده اند. آمریکا تروریسم را در جهان حاکم کرد و از حکومت ها و سازمان های تروریستی حمایت می کند. آنها به شیوه جدیدی روی آورده اند و آن این که حزب الله را سازمانی جنایتکار و نه تروریستی بدانند. بر این اساس ما به تجارت مواد مخدر و پولشویی متهم شده ایم و آنگونه که من خوانده ام کنگره آمریکا خواستار تحقیقات برای متهم کردن ما به تجارت انسان شده است و هنوز کاملا چنین اتهامی علیه ما مطرح نکرده است. یعنی این که کار ما در نهایت به تجارت انسان کشیده شده است. این اتهامات ظالمانه و کذب محض و عاری از صحت است و وظیفه ماست که این اتهامات را قاطعانه تکذیب کنیم و لزومی ندارد که دلایل و مدارکی برای بی گناهی خود ارائه کنیم زیرا آنها هستند که متهم کرده اند و باید ادله و شواهدی اگر دارند ارائه کنند، هر چند که آنها عادت کرده اند که همیشه متهم کنند و بر اساس همین اتهامات هم قضاوت کنند بدون آن که ادله و مدارکی ارائه کنند. این اتهامات سیاسی است و در چارچوبی سیاسی و در قالب نزاعی سیاسی، امنیتی و نظامی در منطقه مطرح می شود و هدف از این اتهامات در درجه اول، تخریب وجهه حزب الله در برابر ملت های جهان و منطقه است. آنها (آمریکایی ها) به اعتراف سفیر سابق خودشان در بیروت، صدها میلیون دلار برای ایجاد شکاف بین جوانان لبنانی و عربی و حزب الله هزینه کردند. وقتی به حزب الله به عنوان یک جنبش اصلی و اصیل مقاومت در منطقه نگاه می کنند می خواهند به هر وسیله ای که شده است به آن ضربه بزنند. این بخشی از جنگ است. ولی کذب این اتهامات و ادعاهای کذب برای خیلی ها روشن است و کذب آن برای کسانی که فریب خورده اند نیز به زودی مشخص می شود. در این خصوص مثالی می زنیم. چند روز پیش آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از تحقیقات طولانی، گزارش خود را درباره برنامه هسته ای ایران ارائه کرد و در آن اعلام کرد برنامه هسته ای ایران کاملا و صد درصد مسالمت آمیز و صلح آمیز است و هیچ شک و شبهه نظامی در آن وجود ندارد. آنها از سال 2009 تا امروز اعلام کردند که هیچ شواهد و نشانه ای از ابعاد نظامی در برنامه هسته ای ایران وجود ندارد. این گزارش چند روز پیش تحویل شورای حکام آژانس شد که نماینده آمریکا و دیگر کشورها که در سال های گذشته سرسختی و توطئه می کردند، نیز یکی از اعضای همین شوراست. این گزارش به اتفاق آراء به تصویب رسید و پرونده ای که طی آن ایران به داشتن برنامه نظامی و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم شده بود، بسته شد. آمریکا سال هاست که ایران را متهم کرده است. برخی از اروپایی ها نیز اتهاماتی مطرح کردند. در خصوص اسرائیل نیز نباید فراموش کنیم که بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر این رژیم) امسال و سال گذشته و در مناسبت های مختلف و حتی در سخنرانی خود در سازمان ملل (اتهاماتی علیه ایران مطرح کرد)؛ اما امروز پس از صدور گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، نتانیاهو نزد ملت های جهان و حتی طرفداران خودش تمسخر شده است. اگر به یاد داشته باشید وی تصویری را که روی کاغذ کشیده شده بود به همراه آورد و مثل معلم مدرسه با قلم به آن اشاره می کرد و می گفت ایران چند ماه دیگر به بمب هسته ای دست پیدا می کند. اکنون گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی به اتفاق آراء اعضای شورای حکام که آمریکا و دیگر کشورهای غربی هم عضو آن هستند تاکید کرد هیچ نشانه ای از ابعاد نظامی، دست کم از سال 2009، در برنامه ایران وجود ندارد. این در حالیست که آنها نزدیک بود علیه ایران جنگ به راه بیندازند که اگر اینگونه می شد، منطقه نابود می شد. انواع تحریم ها را علیه بیش از هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران اعمال کردند که خساراتی به جای گذاشت. آنها تهدید کردند و متاسفانه برخی از عوامل و مزدوران عرب نیز با آنها همراهی کردند و فشارهای زیادی علیه ایران و همه دوستان ایران در جهان اعمال کردند و در نهایت مسئله پایان یافت. وقتی همه ابزارهای اتهامات سیاسی به پایان رسید و ایران مقاومت کرد و به توافقی مناسب یا معقول دست یافت، مسئله پایان یافت و آژانس بین المللی اعلام کرد چیزی نیست. داستان ما نیز همین است. کشوری در حد و اندازه های ایران متهم می شود که تا چند ماه دیگر به سلاح هسته ای دست پیدا می کند و ما به ایران حمله می کنیم و ملت ایران را به خاطر این گناه ناکرده می کشیم. ولی در خصوص ما، ما را به سلاح هسته ای متهم نمی کنند، زیرا ما در نهایت یک حزب، گروه و جنبش مقاومت هستیم و نهایت چیزی که دارند این است که ما را به تروریسم یا جرم و جنایت متهم کنند. بیش از این چه دارند. پایان راه همین است. ما برای مقابله با این اتهامات مشکلی نداریم زیرا طناب دروغ کوتاه است و نهایت موضوع روشن می شود. آنچه از نظر ما اهمیت دارد این است که نزد خداوند و مردم خودمان و بسیاری از ملت های منطقه و جهان آنگونه که آنها می گویند نیستیم. مهم این است که ما نزد خداوند آنگونه نیستیم که آنها می گویند. به همین سبب این اقدامات در چارچوب جنگ روانی و جنگ نرم و تلاش برای از بین بردن عزم و اراده ما صورت می گیرد که هیچ فایده ای هم ندارد.
نکته دیگر این که از نظر مالی مثلا از بانک های جهان خواستند سپرده های حزب الله را نپذیرند و اگر سپرده ای دارند آن را مصادره کنند و هیچگونه حواله مالی را که به حزب الله مربوط می شود، نپذیرند. ما نه سپرده ای در بانک های جهان داریم و اموالی را که به دست ما می رسد به این شیوه نقل و انتقال نمی دهیم. آنها همچنین بانک های لبنان و بانک مرکزی این کشور را تحت فشار می گذارند و می گویند اگر بانک های لبنان اشاره ای دال بر وابستگی هر جمعیت یا گروهی به حزب الله دریافت کردند، باید اقدامات مختلفی را که طبعا اقدامات منفی است علیه آنها اتخاذ کنند. این را قبلا گفته ایم اما برای اطمینان بار دیگر می گوییم که چه در گذشته یا حال هیچ اموالی در بانک های لبنان نداشته و نداریم تا کسی را به زحمت و درد سر نیندازیم. ما اصلا اموالی نداریم که بخواهیم در بانک بگذاریم. به قول معروف شیوه ما از تولید به مصرف است. ما اموال خود را از طریق بانک های لبنان نقل و انتقال نمی دهیم، در نتیجه هیچ دلیلی ندارد که بانک مرکزی و صاحبان بانک های لبنان نگرانی و دغدغه ای این بابت داشته باشند. بر این اساس چنین اقداماتی (علیه حزب الله) هیچ فایده ای ندارد. من بارها گفته ام و اکنون تکرار می کنم که هیچ فعالیت تجاری و سرمایه گذاری نداریم و هیچ پولی نداریم که سرمایه گذاری کنیم. ما شرکت های تجاری نداریم و با هیچ شرکت یا طرف ها و تجار لبنانی یا غیرلبنانی شراکتی نداریم. پولی که ما داریم صرف مقاومت و خانواده های شهدا، زخمی ها، نیروهای مجاهد و نهادهای خود می کنیم و بخشی را نیز برای روز مبادا ذخیره می کنیم ولی هیچ پولی برای سرمایه گذاری یا تجارت یا سپرده گذاری نداریم. بر این اساس نکته ای هست که قبلا به آن اشاره کرده ام اما امروز جدی تر از گذشته به آن اشاره می کنم. حکومت، دولت و بانک های لبنان باید مسئولیت حمایت از شهروندان لبنانی و تجار این کشور را بپذیرند. چه اتفاقی می افتد؟ کافیست آمریکا اشاره ای ظالمانه بکند که اموال سپرده گذاری شده به اسم فلانی یا فلان شرکت تجاری به اسم فلانی و فلانی و فلانی متعلق به حزب الله است و این شرکت به حزب الله تعلق دارد، تاکید می کنیم که چنین چیزی ظالمانه است زیرا هیچ تجارت و مبادله ای با کسی نداریم. در این صورت اقدامات آغاز می شود. این کشور حق حاکمیت ندارد؟ قانون ندارد؟ دستگاه قضایی ندارد؟ دولت ندارد؟ آنها با چنین اقداماتی هیچ آسیبی به ما نمی زنند ولی تجار و شرکت های تجاری و سرمایه گذارانی در لبنان و خارج از لبنان هستند. آمریکایی ها، بخصوص اگر بخواهند کانون مشخص یا طرفداران جناح سیاسی مشخصی را هدف قرار دهند، برخی اسامی را می دهند و در لبنان اتخاذ اقدامات آغاز می شود و برخی از بانک ها اقدامات خود را آغاز می کنند. چنین چیزی در لبنان قابل قبول نیست. دولت لبنان باید از شهروندان خود حمایت کند. من از دولت لبنان یا هیچ یک از نهادها و موسسه های دولت لبنان نمی خواهم از حزب الله و سلاح و اموال و هیچ یک از اعضای آن حمایت کند، خداوند از ما حمایت می کند و ما مراقب خودمان هستیم، دست کم مسئولیت حمایت از شهروندان لبنانی و تجار و شرکت های تجاری لبنانی را بر عهده بگیرند. کسی از شما (مسئولان لبنانی) نخواسته است که با آمریکا اعلان جنگ کنید بلکه از شما خواسته می شود که فقط مرد باشید و اگر کسی آمد و اتهاماتی در خصوص پولشویی و اموال حزب الله و تجارت انسان مطرح کرد از وی دلیل و مدرک بخواهید تا آن را تحویل دستگاه قضایی لبنان بدهید. ما قبول داریم، پرونده را بگیرید و تحویل دستگاه قضایی لبنان بدهید و اگر دستگاه قضایی لبنان حکم داد که این اموال متعلق به حزب الله است، آن را بگیرید، نوش جانتان.
نصرالله ادامه داد: اینها در حد مصوبه یا قانون در کنگره آمریکا نیست بلکه تدابیری در این خصوص در سطح کشور (لبنان) آغاز شده است و درباره ادامه تبعیت از خواست آمریکا در این خصوص هشدار می دهم.
دبیرکل حزب الله ادامه داد: خطرناک ترین اقدام به رسانه ها مربوط می شود. چه رسانه های وابسته به ما مثل شبکه المنار و النور و... یا رسانه هایی که متهم به حمایت از ما و دریافت حمایت از ما هستند، تا رسانه هایی که متهم به همبستگی با ما هستند، با تهدید روبرو شده اند. آنها ساز و کاری درست کرده اند و گزارش می دهند و پیگیری می کنند و کنگره در این خصوص از دولت آمریکا سوال می کند و دولت هم باید پاسخ دهد. این یعنی چه؟ یعنی این که هر کس می خواهد شما را متهم و به صورت غیابی محاکمه کند و حکم علیه شما صادر کند و شما را مجازات کند، نباید حرفی بزنید و اگر حرفی بزنید نباید صدای شما به هیچ جای جهان برسد. آن آمریکایی که سخن از آزادی و دموکراسی و تکثر آراء می زند و از عدالت قضایی و عدالت قانونی سخن می گوید همین است. من متهم هستم، به من اجازه بده از خودم دفاع کنم و برای جهانیان توضیح دهم، چنین چیزی ممنوع است. نه تنها فعالیت رسانه شما ممنوع است، بلکه هر رسانه ای که بخواهد صدای هر یک از اعضای حزب الله یا دوستان آن یا هر انسان منصفی را منتشر کند، به حمایت از یک سازمان تروریستی یا جنایتکار متهم می شود. خطرناک ترین کاری که اکنون می توانند انجام دهند، همین است. این نکته را نیز باید در نظر داشت که هر کس امواج ماهواره را دریافت کند و در میان کانال ها بگردد، صدها کانال مشاهده می کند که صبح و شب به تکفیر، قتل، خونریزی، تجاوز به زنان، بریدن سر کودکان، اقدامات تروریستی، ویرانگری و اشغال سرزمین های دیگران و خشونت دعوت می کنند. اما شما دیگر جنبش های مقاومت شبیه شما هدف قرار دارند. علت اصلی آن نیز موضوع اسرائیل است. مسئله اصلا موضعگیری سیاسی در قبال یمن یا... نیست. ممکن است این مسئله هم تاثیر داشته باشد اما مسئله اصلی این است که شما یک جنبش مقاومت هستید و برنامه شما مقابله با طرح صهیونیسم است که اصل و اساس برنامه آمریکا در منطقه است. این که می گویند شما مهمانی در شبکه داشتید که به فلان پادشاه یا شاهزاده اهانت کرد بهانه ای بیش نیست. چنین چیزی در شبکه های ماهواره ای زیاد اتفاق می افتد. هدف اصلی جنبش ها و برنامه مقاومت و گفتمان و فرهنگ و خواست و اراده مقاومت است. موضوع رسانه ها نیز بخشی از نزاع است. ما نباید تسلیم شویم و تسلیم هم نمی شویم و به دنبال همه راه ها خواهیم بود تا صدای مقاومت و جنبش های مقاومت و صدای مخالفان طرح آمریکا و اسرائیل در منطقه با به گوش همه برسانیم. ابزارها کم نیستند و خداوند سبحانه و تعالی درها را باز گذاشته است و از جایی که تصور آن را هم نمی کنیم به ما کمک می کند. صرف نظر از این که عوامل و ابزارهای آمریکا مثل برخی از حکومت های عربی، بدون هرگونه سوال و تحقیق، از خواست آمریکا تبعیت و تصمیمات آن را چه در عرصه های مالی یا رسانه ای و اتهام به تروریسم و جرم و جنایت، اجرا می کنند، مهم این است که ما چگونه به مسئله نگاه کنیم. شما جوانب منفی را نگاه می کنید، حالا بیایید ابعاد مثبت را نگاه کنیم. این که آمریکا به ما توجه می کند و کنگره جلسه می گذارد و به اجماع می رسد، که همین اجماع نیز چیز خوبی است، و انواع جدیدی از جنگ علیه ما اعلام می کند، باعث می شود اطمینان پیدا کنیم که در مسیر درست قرار داریم. آنها فقط ایمان و اعتماد و اطمینان ما را در خصوص این که در مسیر درست گام بر می داریم، افزایش می دهند. اطمینان ما به این که در جبهه و محور درست قرار داریم و نبرد ما درست است، بیشتر می شود. کسانی که دانسته یا نادانسته و آگاهانه یا ناآگاهانه با آمریکا و صهیونیست ها مشارکت می کنند و در جبهه آنها قرار دارند باید در عقل و دین و اعتقاد به قرآن و ملی گرایی خود تردید کند. نکته دیگر در چارچوب نگاه مثبت به این تدابیر، این است که چنین تدابیری به منزله این است که آمریکا ما را به رسمیت می شناسد و ما یک موجود حاشیه ای نیستیم و اینگونه نیست که در این جهان کسی ما را نبیند و به چشم نیاییم و اینگونه نیست که تاثیر ما اندک باشد. این تدابیر به معنای آن است که آمریکا به نقش حزب الله در لبنان و منطقه و مقابله با دشمن صهیونیستی و طرح صهیونیسم ومقابله با برنامه های آمریکا و طرح های سلطه بر منطقه، به عنوان جزئی از یک محور اعتراف می کند. ما تا کنون در سال های مختلف از 1982 و پس از آن و 2000 ، 2005، 2006 و نیز امسال بسیاری از برنامه های آمریکا و اسرائیل را به شکست کشانده ایم. آمریکا طرح هایی برای سیطره و سلطه و مصادره حق حاکمیت و آزادی و عزت و کرامت منطقه ما دارد. ما بخشی از جبهه ای هستیم که این طرح ها را شکست داد. این بدان معناست که کار ما بسیار بزرگ و مهم است در نتیجه کنگره آمریکا با اعضای دموکرات و جمهوریخواه آن نیاز دارد که تصمیماتی بگیرد و ساز و کارهایی برای پیگیری در نظر بگیرد و باراک اوباما (رئیس جمهور آمریکا) ناچار است در مهلت مشخص به کنگره پاسخ بدهد. وقتی من دشمن آنها و آنها دشمن من هستند، ما این را درک می کنیم. ما افتخار می کنیم دشمن آمریکا و اسرائیل و دشمن کسانی باشیم که ثروت های ملت ما را غارت کرده اند و هنوز غارت می کند و می خواهد فرهنگ و تمدن ما را نابود کنند و اراده ما را سلب کنند و آزادی ملت های ما را از آنها بگیرند. ما چنین چیزی را درک می کنیم. آنها هر کاری در عرصه های مالی، رسانه ای، امنیتی و نظامی انجام می دهند. ما رو در روی یکدیگر قرار داریم و ما نیز در این رویارویی و جنگ تسلیم نمی شویم و عقب نشینی نمی کنیم. باید به آمریکایی ها و اسرائیلی ها و متحدان و عوامل آنها در منطقه، آنهایی که مجازات ها و اقدامات را اتخاذ می کنند و دست به محاصره می زنند و نیز جماعت قاتلان مانند کسانی که سمیر القنطار را به شهادت رساندند، بگویم، هر فریبکاری که می خواهید انجام دهید و تلاش خود را بکنید، شما نمی توانید ما را نابود کنید و وحی ما را از بین ببرید. این سخن سال 61 هجرت زده شده و تاریخ و حوادث درستی آن را تا امروز نشان داده است (اشاره به خطبه حضرت زینب «س» در مجلس یزید). قاتلان اکنون کجا هستند؟ این سخن حضرت زینب «س» است. یزید و عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن کجا هستند و امام حسین (ع) کجاست؟ چند روز پیش میلیون ها نفر از سراسر جهان بسوی ایشان شتافتند و صدها کیلومتر با پای پیاده در سرما و با وجود خطرات و تهدیدات انتحاری ها و تکفیری ها، طی کردند و با شور و شوق به نزد ایشان (در کربلای معلی) آمدند و زیارت کردند و نام ایشان را فریاد زدند. اکنون که سال 1437 هجری قمری است، حقیقتی را که سال 61 هجرت زده شد، از همان جایگاه و بر اساس همان ایمان و آگاهی تکرار می کنیم. مصادره رسانه های ما و اعمال فشارهای مالی و محاصره ما و جنگ علیه ما و کشتن ما نمی تواند هیچ تغییری ایجاد کند بلکه این کارها در نهایت به شکست خودشان و پیروزی ما منجر خواهد شد کما این که همیشه همین گونه بوده است. همه اقداماتی که انجام داده اند و تصمیم به انجام آن دارند، فقط بصیرت ما را افزایش می دهد و عزم ما را برای ادامه این راه قوی تر می کند.
سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود با اشاره به این که بقیه موضوعات را به زمانی دیگر موکول می کنیم، بار دیگر برای شهید سمیر القنطار و دیگر شهداء رحمت الهی آرزو کرد.
نکته اول این که؛ آمریکا تقریبا از سال 1995 فهرست تروریسم را ارائه کرد و حزب الله را در فهرست تروریسم قرار داد. حزب الله و نیز برخی از شخصیت های آن، از اوایل دهه نود قرن گذشته در فهرست تروریسم است. آمریکا در طول چند دهه تلاش کردند با استفاده از جایگاه خود در جهان، این موضوع (تروریستی بودن حزب الله) را به نهادهای بین المللی و کشورهای جهان تحمیل کنند و بقبولانند اما به علل مختلف نتوانستند، به همین سبب تروریستی دانستن حزب الله در سازمان ملل پذیرفته نشده است و هیچ قطعنامه ای در این خصوص وجود ندارد و حتی اتحادیه اروپا نیز در سال های اخیر شاخه نظامی (حزب الله) را در فهرست تروریسم قرار داد. روسیه، چین و برخی کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت حزب الله را تروریستی نمی دانند و بسیاری از کشورهای جهان حزب الله را سازمانی تروریستی به شمار نمی آورند و از نظر ملت های جهان ما یک سازمان تروریستی نیستیم. به هر حال آمریکا و اسرائیل به رغم تلاش های خود در دهه های گذشته، نتوانسته اند عنوان تروریستی بودن ما (حزب الله) را تثبیت کنند و جهانیان را به تعامل با ما به عنوان یک سازمان تروریستی سوق دهند. البته این بدان معنا نیست که آنها ناامید شده اند بلکه به این تلاش ها ادامه می دهند. آمریکا اخیرا به شیوه ای دیگر روی آورده اند. آمریکا تروریسم را در جهان حاکم کرد و از حکومت ها و سازمان های تروریستی حمایت می کند. آنها به شیوه جدیدی روی آورده اند و آن این که حزب الله را سازمانی جنایتکار و نه تروریستی بدانند. بر این اساس ما به تجارت مواد مخدر و پولشویی متهم شده ایم و آنگونه که من خوانده ام کنگره آمریکا خواستار تحقیقات برای متهم کردن ما به تجارت انسان شده است و هنوز کاملا چنین اتهامی علیه ما مطرح نکرده است. یعنی این که کار ما در نهایت به تجارت انسان کشیده شده است. این اتهامات ظالمانه و کذب محض و عاری از صحت است و وظیفه ماست که این اتهامات را قاطعانه تکذیب کنیم و لزومی ندارد که دلایل و مدارکی برای بی گناهی خود ارائه کنیم زیرا آنها هستند که متهم کرده اند و باید ادله و شواهدی اگر دارند ارائه کنند، هر چند که آنها عادت کرده اند که همیشه متهم کنند و بر اساس همین اتهامات هم قضاوت کنند بدون آن که ادله و مدارکی ارائه کنند. این اتهامات سیاسی است و در چارچوبی سیاسی و در قالب نزاعی سیاسی، امنیتی و نظامی در منطقه مطرح می شود و هدف از این اتهامات در درجه اول، تخریب وجهه حزب الله در برابر ملت های جهان و منطقه است. آنها (آمریکایی ها) به اعتراف سفیر سابق خودشان در بیروت، صدها میلیون دلار برای ایجاد شکاف بین جوانان لبنانی و عربی و حزب الله هزینه کردند. وقتی به حزب الله به عنوان یک جنبش اصلی و اصیل مقاومت در منطقه نگاه می کنند می خواهند به هر وسیله ای که شده است به آن ضربه بزنند. این بخشی از جنگ است. ولی کذب این اتهامات و ادعاهای کذب برای خیلی ها روشن است و کذب آن برای کسانی که فریب خورده اند نیز به زودی مشخص می شود. در این خصوص مثالی می زنیم. چند روز پیش آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از تحقیقات طولانی، گزارش خود را درباره برنامه هسته ای ایران ارائه کرد و در آن اعلام کرد برنامه هسته ای ایران کاملا و صد درصد مسالمت آمیز و صلح آمیز است و هیچ شک و شبهه نظامی در آن وجود ندارد. آنها از سال 2009 تا امروز اعلام کردند که هیچ شواهد و نشانه ای از ابعاد نظامی در برنامه هسته ای ایران وجود ندارد. این گزارش چند روز پیش تحویل شورای حکام آژانس شد که نماینده آمریکا و دیگر کشورها که در سال های گذشته سرسختی و توطئه می کردند، نیز یکی از اعضای همین شوراست. این گزارش به اتفاق آراء به تصویب رسید و پرونده ای که طی آن ایران به داشتن برنامه نظامی و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم شده بود، بسته شد. آمریکا سال هاست که ایران را متهم کرده است. برخی از اروپایی ها نیز اتهاماتی مطرح کردند. در خصوص اسرائیل نیز نباید فراموش کنیم که بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر این رژیم) امسال و سال گذشته و در مناسبت های مختلف و حتی در سخنرانی خود در سازمان ملل (اتهاماتی علیه ایران مطرح کرد)؛ اما امروز پس از صدور گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، نتانیاهو نزد ملت های جهان و حتی طرفداران خودش تمسخر شده است. اگر به یاد داشته باشید وی تصویری را که روی کاغذ کشیده شده بود به همراه آورد و مثل معلم مدرسه با قلم به آن اشاره می کرد و می گفت ایران چند ماه دیگر به بمب هسته ای دست پیدا می کند. اکنون گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی به اتفاق آراء اعضای شورای حکام که آمریکا و دیگر کشورهای غربی هم عضو آن هستند تاکید کرد هیچ نشانه ای از ابعاد نظامی، دست کم از سال 2009، در برنامه ایران وجود ندارد. این در حالیست که آنها نزدیک بود علیه ایران جنگ به راه بیندازند که اگر اینگونه می شد، منطقه نابود می شد. انواع تحریم ها را علیه بیش از هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران اعمال کردند که خساراتی به جای گذاشت. آنها تهدید کردند و متاسفانه برخی از عوامل و مزدوران عرب نیز با آنها همراهی کردند و فشارهای زیادی علیه ایران و همه دوستان ایران در جهان اعمال کردند و در نهایت مسئله پایان یافت. وقتی همه ابزارهای اتهامات سیاسی به پایان رسید و ایران مقاومت کرد و به توافقی مناسب یا معقول دست یافت، مسئله پایان یافت و آژانس بین المللی اعلام کرد چیزی نیست. داستان ما نیز همین است. کشوری در حد و اندازه های ایران متهم می شود که تا چند ماه دیگر به سلاح هسته ای دست پیدا می کند و ما به ایران حمله می کنیم و ملت ایران را به خاطر این گناه ناکرده می کشیم. ولی در خصوص ما، ما را به سلاح هسته ای متهم نمی کنند، زیرا ما در نهایت یک حزب، گروه و جنبش مقاومت هستیم و نهایت چیزی که دارند این است که ما را به تروریسم یا جرم و جنایت متهم کنند. بیش از این چه دارند. پایان راه همین است. ما برای مقابله با این اتهامات مشکلی نداریم زیرا طناب دروغ کوتاه است و نهایت موضوع روشن می شود. آنچه از نظر ما اهمیت دارد این است که نزد خداوند و مردم خودمان و بسیاری از ملت های منطقه و جهان آنگونه که آنها می گویند نیستیم. مهم این است که ما نزد خداوند آنگونه نیستیم که آنها می گویند. به همین سبب این اقدامات در چارچوب جنگ روانی و جنگ نرم و تلاش برای از بین بردن عزم و اراده ما صورت می گیرد که هیچ فایده ای هم ندارد.
نکته دیگر این که از نظر مالی مثلا از بانک های جهان خواستند سپرده های حزب الله را نپذیرند و اگر سپرده ای دارند آن را مصادره کنند و هیچگونه حواله مالی را که به حزب الله مربوط می شود، نپذیرند. ما نه سپرده ای در بانک های جهان داریم و اموالی را که به دست ما می رسد به این شیوه نقل و انتقال نمی دهیم. آنها همچنین بانک های لبنان و بانک مرکزی این کشور را تحت فشار می گذارند و می گویند اگر بانک های لبنان اشاره ای دال بر وابستگی هر جمعیت یا گروهی به حزب الله دریافت کردند، باید اقدامات مختلفی را که طبعا اقدامات منفی است علیه آنها اتخاذ کنند. این را قبلا گفته ایم اما برای اطمینان بار دیگر می گوییم که چه در گذشته یا حال هیچ اموالی در بانک های لبنان نداشته و نداریم تا کسی را به زحمت و درد سر نیندازیم. ما اصلا اموالی نداریم که بخواهیم در بانک بگذاریم. به قول معروف شیوه ما از تولید به مصرف است. ما اموال خود را از طریق بانک های لبنان نقل و انتقال نمی دهیم، در نتیجه هیچ دلیلی ندارد که بانک مرکزی و صاحبان بانک های لبنان نگرانی و دغدغه ای این بابت داشته باشند. بر این اساس چنین اقداماتی (علیه حزب الله) هیچ فایده ای ندارد. من بارها گفته ام و اکنون تکرار می کنم که هیچ فعالیت تجاری و سرمایه گذاری نداریم و هیچ پولی نداریم که سرمایه گذاری کنیم. ما شرکت های تجاری نداریم و با هیچ شرکت یا طرف ها و تجار لبنانی یا غیرلبنانی شراکتی نداریم. پولی که ما داریم صرف مقاومت و خانواده های شهدا، زخمی ها، نیروهای مجاهد و نهادهای خود می کنیم و بخشی را نیز برای روز مبادا ذخیره می کنیم ولی هیچ پولی برای سرمایه گذاری یا تجارت یا سپرده گذاری نداریم. بر این اساس نکته ای هست که قبلا به آن اشاره کرده ام اما امروز جدی تر از گذشته به آن اشاره می کنم. حکومت، دولت و بانک های لبنان باید مسئولیت حمایت از شهروندان لبنانی و تجار این کشور را بپذیرند. چه اتفاقی می افتد؟ کافیست آمریکا اشاره ای ظالمانه بکند که اموال سپرده گذاری شده به اسم فلانی یا فلان شرکت تجاری به اسم فلانی و فلانی و فلانی متعلق به حزب الله است و این شرکت به حزب الله تعلق دارد، تاکید می کنیم که چنین چیزی ظالمانه است زیرا هیچ تجارت و مبادله ای با کسی نداریم. در این صورت اقدامات آغاز می شود. این کشور حق حاکمیت ندارد؟ قانون ندارد؟ دستگاه قضایی ندارد؟ دولت ندارد؟ آنها با چنین اقداماتی هیچ آسیبی به ما نمی زنند ولی تجار و شرکت های تجاری و سرمایه گذارانی در لبنان و خارج از لبنان هستند. آمریکایی ها، بخصوص اگر بخواهند کانون مشخص یا طرفداران جناح سیاسی مشخصی را هدف قرار دهند، برخی اسامی را می دهند و در لبنان اتخاذ اقدامات آغاز می شود و برخی از بانک ها اقدامات خود را آغاز می کنند. چنین چیزی در لبنان قابل قبول نیست. دولت لبنان باید از شهروندان خود حمایت کند. من از دولت لبنان یا هیچ یک از نهادها و موسسه های دولت لبنان نمی خواهم از حزب الله و سلاح و اموال و هیچ یک از اعضای آن حمایت کند، خداوند از ما حمایت می کند و ما مراقب خودمان هستیم، دست کم مسئولیت حمایت از شهروندان لبنانی و تجار و شرکت های تجاری لبنانی را بر عهده بگیرند. کسی از شما (مسئولان لبنانی) نخواسته است که با آمریکا اعلان جنگ کنید بلکه از شما خواسته می شود که فقط مرد باشید و اگر کسی آمد و اتهاماتی در خصوص پولشویی و اموال حزب الله و تجارت انسان مطرح کرد از وی دلیل و مدرک بخواهید تا آن را تحویل دستگاه قضایی لبنان بدهید. ما قبول داریم، پرونده را بگیرید و تحویل دستگاه قضایی لبنان بدهید و اگر دستگاه قضایی لبنان حکم داد که این اموال متعلق به حزب الله است، آن را بگیرید، نوش جانتان.
نصرالله ادامه داد: اینها در حد مصوبه یا قانون در کنگره آمریکا نیست بلکه تدابیری در این خصوص در سطح کشور (لبنان) آغاز شده است و درباره ادامه تبعیت از خواست آمریکا در این خصوص هشدار می دهم.
دبیرکل حزب الله ادامه داد: خطرناک ترین اقدام به رسانه ها مربوط می شود. چه رسانه های وابسته به ما مثل شبکه المنار و النور و... یا رسانه هایی که متهم به حمایت از ما و دریافت حمایت از ما هستند، تا رسانه هایی که متهم به همبستگی با ما هستند، با تهدید روبرو شده اند. آنها ساز و کاری درست کرده اند و گزارش می دهند و پیگیری می کنند و کنگره در این خصوص از دولت آمریکا سوال می کند و دولت هم باید پاسخ دهد. این یعنی چه؟ یعنی این که هر کس می خواهد شما را متهم و به صورت غیابی محاکمه کند و حکم علیه شما صادر کند و شما را مجازات کند، نباید حرفی بزنید و اگر حرفی بزنید نباید صدای شما به هیچ جای جهان برسد. آن آمریکایی که سخن از آزادی و دموکراسی و تکثر آراء می زند و از عدالت قضایی و عدالت قانونی سخن می گوید همین است. من متهم هستم، به من اجازه بده از خودم دفاع کنم و برای جهانیان توضیح دهم، چنین چیزی ممنوع است. نه تنها فعالیت رسانه شما ممنوع است، بلکه هر رسانه ای که بخواهد صدای هر یک از اعضای حزب الله یا دوستان آن یا هر انسان منصفی را منتشر کند، به حمایت از یک سازمان تروریستی یا جنایتکار متهم می شود. خطرناک ترین کاری که اکنون می توانند انجام دهند، همین است. این نکته را نیز باید در نظر داشت که هر کس امواج ماهواره را دریافت کند و در میان کانال ها بگردد، صدها کانال مشاهده می کند که صبح و شب به تکفیر، قتل، خونریزی، تجاوز به زنان، بریدن سر کودکان، اقدامات تروریستی، ویرانگری و اشغال سرزمین های دیگران و خشونت دعوت می کنند. اما شما دیگر جنبش های مقاومت شبیه شما هدف قرار دارند. علت اصلی آن نیز موضوع اسرائیل است. مسئله اصلا موضعگیری سیاسی در قبال یمن یا... نیست. ممکن است این مسئله هم تاثیر داشته باشد اما مسئله اصلی این است که شما یک جنبش مقاومت هستید و برنامه شما مقابله با طرح صهیونیسم است که اصل و اساس برنامه آمریکا در منطقه است. این که می گویند شما مهمانی در شبکه داشتید که به فلان پادشاه یا شاهزاده اهانت کرد بهانه ای بیش نیست. چنین چیزی در شبکه های ماهواره ای زیاد اتفاق می افتد. هدف اصلی جنبش ها و برنامه مقاومت و گفتمان و فرهنگ و خواست و اراده مقاومت است. موضوع رسانه ها نیز بخشی از نزاع است. ما نباید تسلیم شویم و تسلیم هم نمی شویم و به دنبال همه راه ها خواهیم بود تا صدای مقاومت و جنبش های مقاومت و صدای مخالفان طرح آمریکا و اسرائیل در منطقه با به گوش همه برسانیم. ابزارها کم نیستند و خداوند سبحانه و تعالی درها را باز گذاشته است و از جایی که تصور آن را هم نمی کنیم به ما کمک می کند. صرف نظر از این که عوامل و ابزارهای آمریکا مثل برخی از حکومت های عربی، بدون هرگونه سوال و تحقیق، از خواست آمریکا تبعیت و تصمیمات آن را چه در عرصه های مالی یا رسانه ای و اتهام به تروریسم و جرم و جنایت، اجرا می کنند، مهم این است که ما چگونه به مسئله نگاه کنیم. شما جوانب منفی را نگاه می کنید، حالا بیایید ابعاد مثبت را نگاه کنیم. این که آمریکا به ما توجه می کند و کنگره جلسه می گذارد و به اجماع می رسد، که همین اجماع نیز چیز خوبی است، و انواع جدیدی از جنگ علیه ما اعلام می کند، باعث می شود اطمینان پیدا کنیم که در مسیر درست قرار داریم. آنها فقط ایمان و اعتماد و اطمینان ما را در خصوص این که در مسیر درست گام بر می داریم، افزایش می دهند. اطمینان ما به این که در جبهه و محور درست قرار داریم و نبرد ما درست است، بیشتر می شود. کسانی که دانسته یا نادانسته و آگاهانه یا ناآگاهانه با آمریکا و صهیونیست ها مشارکت می کنند و در جبهه آنها قرار دارند باید در عقل و دین و اعتقاد به قرآن و ملی گرایی خود تردید کند. نکته دیگر در چارچوب نگاه مثبت به این تدابیر، این است که چنین تدابیری به منزله این است که آمریکا ما را به رسمیت می شناسد و ما یک موجود حاشیه ای نیستیم و اینگونه نیست که در این جهان کسی ما را نبیند و به چشم نیاییم و اینگونه نیست که تاثیر ما اندک باشد. این تدابیر به معنای آن است که آمریکا به نقش حزب الله در لبنان و منطقه و مقابله با دشمن صهیونیستی و طرح صهیونیسم ومقابله با برنامه های آمریکا و طرح های سلطه بر منطقه، به عنوان جزئی از یک محور اعتراف می کند. ما تا کنون در سال های مختلف از 1982 و پس از آن و 2000 ، 2005، 2006 و نیز امسال بسیاری از برنامه های آمریکا و اسرائیل را به شکست کشانده ایم. آمریکا طرح هایی برای سیطره و سلطه و مصادره حق حاکمیت و آزادی و عزت و کرامت منطقه ما دارد. ما بخشی از جبهه ای هستیم که این طرح ها را شکست داد. این بدان معناست که کار ما بسیار بزرگ و مهم است در نتیجه کنگره آمریکا با اعضای دموکرات و جمهوریخواه آن نیاز دارد که تصمیماتی بگیرد و ساز و کارهایی برای پیگیری در نظر بگیرد و باراک اوباما (رئیس جمهور آمریکا) ناچار است در مهلت مشخص به کنگره پاسخ بدهد. وقتی من دشمن آنها و آنها دشمن من هستند، ما این را درک می کنیم. ما افتخار می کنیم دشمن آمریکا و اسرائیل و دشمن کسانی باشیم که ثروت های ملت ما را غارت کرده اند و هنوز غارت می کند و می خواهد فرهنگ و تمدن ما را نابود کنند و اراده ما را سلب کنند و آزادی ملت های ما را از آنها بگیرند. ما چنین چیزی را درک می کنیم. آنها هر کاری در عرصه های مالی، رسانه ای، امنیتی و نظامی انجام می دهند. ما رو در روی یکدیگر قرار داریم و ما نیز در این رویارویی و جنگ تسلیم نمی شویم و عقب نشینی نمی کنیم. باید به آمریکایی ها و اسرائیلی ها و متحدان و عوامل آنها در منطقه، آنهایی که مجازات ها و اقدامات را اتخاذ می کنند و دست به محاصره می زنند و نیز جماعت قاتلان مانند کسانی که سمیر القنطار را به شهادت رساندند، بگویم، هر فریبکاری که می خواهید انجام دهید و تلاش خود را بکنید، شما نمی توانید ما را نابود کنید و وحی ما را از بین ببرید. این سخن سال 61 هجرت زده شده و تاریخ و حوادث درستی آن را تا امروز نشان داده است (اشاره به خطبه حضرت زینب «س» در مجلس یزید). قاتلان اکنون کجا هستند؟ این سخن حضرت زینب «س» است. یزید و عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن کجا هستند و امام حسین (ع) کجاست؟ چند روز پیش میلیون ها نفر از سراسر جهان بسوی ایشان شتافتند و صدها کیلومتر با پای پیاده در سرما و با وجود خطرات و تهدیدات انتحاری ها و تکفیری ها، طی کردند و با شور و شوق به نزد ایشان (در کربلای معلی) آمدند و زیارت کردند و نام ایشان را فریاد زدند. اکنون که سال 1437 هجری قمری است، حقیقتی را که سال 61 هجرت زده شد، از همان جایگاه و بر اساس همان ایمان و آگاهی تکرار می کنیم. مصادره رسانه های ما و اعمال فشارهای مالی و محاصره ما و جنگ علیه ما و کشتن ما نمی تواند هیچ تغییری ایجاد کند بلکه این کارها در نهایت به شکست خودشان و پیروزی ما منجر خواهد شد کما این که همیشه همین گونه بوده است. همه اقداماتی که انجام داده اند و تصمیم به انجام آن دارند، فقط بصیرت ما را افزایش می دهد و عزم ما را برای ادامه این راه قوی تر می کند.
سید حسن نصرالله در پایان سخنان خود با اشاره به این که بقیه موضوعات را به زمانی دیگر موکول می کنیم، بار دیگر برای شهید سمیر القنطار و دیگر شهداء رحمت الهی آرزو کرد.
:: برچسبها:
سید حسن نصرالله ، شهید سمیر القنطار ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3